| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
ب من میگن با محال جمله بساز
میگم :بابام اجازه داد کولر از شب تا صبح روشن بماند.
میگم: جون من نفهمیدی این محاله؟
یارو کف کرد میترسم با این همه استعداد فرار مغز ها نشم
معلم: با ایراد جمله بساز.
شاگرد: من میخوام با دخترتون ازدواج کنم.
معلم: اینکه ایراد نداره؟؟؟
بقیه بچه ها: ایشالا به پای هم پیر شین!!!!! خخخخخخخخخخخخ
معلم به بچه می گوید:با بهمن جمله بساز
.
.
.
.
.
.
.
.
بقیشو نمیگم تا چشتون در آد
.
.
.
.
نه باشه باشه میگم
بچه گفت:۲۲ بهمن بر شما مبارک باد
.
.
.
چیه منتظر چی هستی؟؟
بیابزن نه تورو خدا بیا منو بزن”””
رضا عطاران چه قشنگ گفت:
اصولا زنها خر نمیشن عاشق میشن….
هر وقت درک و فهمت به جایی رسید که روی احساس زنها اسم خریت نذاری…
میتونی به خودت بگی مرد…..
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغ هایش گذاشت
عقاب که بزرگ تر شد
.
.
.
جوجه مرغ ها رو خورد و کمی بعد خود مرغ ها رو هم خورد
سپس پر کشید و به آسمان رفت .
اي بابا…..به جونه خودم اين قرار بود پست آموزنده باشه نميدونم چه مرگش شد يهو؟؟؟؟
خلاصش كنم اين بيشور رفت وگند زد به داستان آموزنده ما بی انصاف ….!
دیروز تو عروسی یه پیشی دیدم خیلی خوجمل بود! فقط از سایز عادی بزرگ تر بود!(^_^)
.
.
.
.
.
خوب که دقت کردم دیدم یه دخمل فقط ناخوناش بلنده،لاکش سیاهه،خط چشمشم اندازه اوتوبانه
لنز گذاشته،مژه هاشم مصنوعیه! :/
.
.
.
.
یکم دیگه دقت کردم دیدم خود عروسه:|
الان موندم به حس بیناییم شک کنم!یا به کار دست اون ارایشگره!
می خوام برم چشم پزشکی بچه ها تا کور نشدم خخخخخخخخخخ
اينجانب بنده،ميخواستم از پشت همين تريبون اعلام کنم که پس از تلاشهاى شبانه روزى و بى وقفه موفق شدم اولين برگ دستمال کاغذى رو بدون پاره شدن از جعبه ى دستمال خارج کنم…
باشد که از امروز به بعد شاهد پيشرفتهاى بزرگتر باشيم…
ومن ا… توفيق!!! :))))))
رو صحبتم به آقا پسرایی هست که عادت دارن اسمارو نصفه صدا کنن…
مثلا فرزانه رو میگن فری
طناز رو میگن طنی
پریا رو میگن پری
از همین تریبون واسشون آرزو میکنم یه خانم خشگل به اسم گوهر نصیبشون بشه….
ها؟چیه؟چی شد؟
خانما پرچما بالا….
کوووو؟؟؟ببینم؟؟؟؟چندنفر شدیم؟؟؟؟
ﺩﺧـﺘـﺮﻩ ﻫﻨﻮﺯ ﺳﻨﺶ ۲ ﺭﻗـﻤﯽ ﻧـﺸﺪﻩ ﺗـﻮ ﮔـﻮﺷﺎﺵ
ﺍﻟﻨـﮕـﻮ
ﺍﻧـﺪﺍﺧـﺘﻪ ﺑـﻪ ﻟﺒـﺎﺵ ﺍﻧـﮕﺸﺘـﺮ ﺑـﻪ ﻧـﺎﻓﺸـﻢ ﮔـﻮﺷـﻮﺍﺭه!!
ﺍﻭﻧـﻮﻗﺖ ﻣﻦ ﺩﻓـﻌﻪ ﺍﻭﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﻧـﺎﻓﻤـﻮ ﺩﯾـﺪﻡ
ﺩﻭ
ﺭﻭﺯ ﮔـﺮﯾـﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﻓـﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﺷﺪﻡ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺑـﺎﺩﻡ ﺧـﺎﻟﯽ
ﻣﯽ ﺷﻪ
ﻣﯿﻤﯿـﺮﻡ!!!!!
اونوقتا كه دوﻡ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ بودم ﻣﻌﻠﻢ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ…
ﻫﻤﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍ:
Hello teacher how are u ? im fine Thank you . and you ?
ﻣﻌﻠﻢ : :|: :
ﮐﻼً ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﻣﻴﺪﺍﺩﯾﻢ…
ﻣﻌﻠﻢ ﻫﻢ ﺩﭼﺎﺭ ﺧﻼﺀ ﻣﻐﺰﯼ ﻣﻴﺸﺪ…
ﻭ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺫﻭﻕ ﮐﻪ چقد زبان حاليمونه…… :))